گرجستان

گرجستان

ایرانیان در گرجستان
گرجستان

گرجستان

ایرانیان در گرجستان

حقه در اتوبوس سواری

صبگاه است، سوار اتوبوس شهری میشوم تا به دفتر کارم بروم. در شهر تفلیس داخل اتوبوسهای شهری یک دستگاه خودکار گذاشته اند که با انداختن سکه یا کشیدن کارت شارز برای شما بلیط صادر میکند. در طول مسیر هم گاهی کارمندان کنترل بلیط سوار اتوبوس میشوند و بلیطها را چک میکنند.

باری وقتی سوار اتوبوس شدم صدای بلند یک خانم و آقای جوان که به فارسی حرف میزدند توجه من را جلب کرد البته فکر کنم توجه کل مسافرین اتوبوس چون خیلی بلند تر از حد معمول حرف میزدند. خانم به آقا میگفت که سفارش دادم از ایران برایمان یک گونی برنج بفرستند و  چند کیلو روغن، اینجا هزینه مواد غذایی خیلی گرونه. اولش با خودم گفتم اینها دیگه چه موجوداتی هستند، چیزی که در گرجستان ارزون و فراوونه، غذاست. بعد فکر کردم لابد دانشجو هستند و زندگی دانشجویی دارند.اخرش به خودم گفتم اصلن به تو چه ربطی داره، طرف هر کی هست. چطور به خودت اجازه میدی که درباره دیگران و زندگی شخصیشون اظهار نظر کنی. بهر حال چاره ای نبود اینقدر بلند و جذاب حرف میزدند که من چاره ای جز گوش دادن نداشتم.

رسیدیم به ایستگاهی که مامور کنترل بلیط وارد اتوبوس شد. وقتی مامور به این خانم و آقا رسید، دونفری یک بلیط را ارائه کردند. مامور گفت شما دو نفر هستید و خانم که بیشتر حرف میزد باز همان یک بلیط را که در دست آقا بود نشان میداد، گویا متوجه نمیشد. مامور کنترل بلیط طبق روال معمول در گرجستان چون دید اینها خارجی هستند، گفت مشکلی نیست. بعد از اینکه کنترل تمام شد و شخص کنترل کننده بلیط از اتوبوس پیاده شد خانم به آقا گفت : خوب شد نفهمید، این دفعه این بلیطه برکت کرده و روز سوم هم  کار ما را راه انداخت.

توضیح اینکه هزینه ترانسفر با اتوبوس شهری در تفلیس بسیار ارزان است و من تاکنون ندیده و نشنیده ام که یک گرجی بخواهد با کلک بلیط تاریخ گذشته را ارائه کند. آنوقت بعضی ها میپرسند که چرا ایرانی ها از هم فرار میکنند. اگر این دو نفر هم متو.جه میشدند که من ایرانی هستم و حرفهایشان را متوجه میشوم، از دیدن من ناخرسند میشدند.     

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد