کنسرت نوروزی یا دلال بازی به سبک ایران و نیجریه؟

خواننده ایرانی هنگام برگزاری کنسرت به حاضران اعلام می کند که پولی دریافت نکرده است و تنها به احترام شرکت کنندگان ترانه اجرا می کند. یکی از خوانندگان نیز حاضر نمی شود به صحنه بیاید. این بود قصه کنسرت نوروزی در گرجستان!
از مدتها پیش در شبکه های تلویزیونی برای کنسرت 24 مارس در تفلیس تبلیغ می شد. قرار بود سه خواننده ایرانی بروی صحنه بروند و برنامه اجرا کنند. خواننده افشین در صحنه حاضر می شود و با خواندن یک ترانه به جمعیت می گوید که به علت عدم دریافت پول برنامه را بطور کامل اجرا نخواهد کرد. یکی دیگر از خوانندگان بنام سامی بیگی حاضر نمی شود به صحنه بیاید. خواننده معروف تر این برنامه یعنی اندی به صحنه می رود و ترانه های مختلفی را اجرا می کند. هرچند اجرای اندی میتواند به عنوان پتانسیلی برای آرام شدن مردم در این آشفته بازار تلقی شود اما متاسفانه ایمیل ها و پیامهای متعددی از هموطنان دریافت کردم که جملگی از وقایع پیش آمده ناخرسند بودند و برخی نیز از من خواستند که برگذار کنندگان کنسرت را با نام کامل معرفی کنم تا اینگونه شرکتها در آینده نتوانند این چنین با مردم بازی کنند.

کلاهبرداری یا ضعف مدیریت؟
در بیش از 50 ایمیلی که دریافت کردم، افراد به کلاهبردار بودن کنسرت گذاران اشاره کرده بودند. من این فرضیه را رد نمی کنم اما متوجه این نکته هم هستم که بخاطر اتمسفر ایران مردم بطور کلی سریع و به آسانی برچسب کلاهبرداری را به یکدیگر می چسبانند گرچه این نکته را نیز نباید فراموش کرد که در دوران برقراری رژیم سفر بدون ویزا عده ای گرجستان را مکان مناسبی برای سوء استفاده های مالی تشخیص دادند. ممکن است ضعف مدیریت و نداشتن تجربه کافی باعث خطا شده باشد. روز 25 مارس کنسرت گذار در صفحه فیس بوک خود این پست را منتشر کرد: سامی بیگی یکی از مدعوین در کنسرت تفلیس در حال حاضر هتل رادیسون در تفلیس می باشد و بدلیل غیر نامعلوم در کنسرت نوروزی تفلیس شرکت نکردند و به عزیزان هموطن که با مشکلات فراوان در این کنسرت شرکت کردند بی احترامی نموده و علیرغم دریافت بخش عمده از مبلغ درخواستی و همینطور پرداخت کلیه هزینه های اقامت در بهترین هتل 5 ستاره برای چهار شب بهمراه گروه توسط اسپانسر ، متاسفانه در این کنسرت شرکت نکردند .
همانطور که می بینیم مجری کنسرت مشکل را به گردن خواننده می اندازد ولی تاکید ایشان بر موضوع مالی و حرفهای افشین در صحنه فرضیه دیگری را قوت میدهد بخصوص که یک دوست اصفهانی ما که خود بطور فعال در امور اجرایی مشارکت داشت، در فیس بوک بارها با محاسبات مالی خواسته است که اثبات کند، کلاهبرداری در کار نبوده است. فرضیه ای که بنظر من بیشتر می تواند واقعه را توضیح بدهد، مسائل مالی و پولی است و در حالت خوش بینانه می توان گفت که ضعف بزرگ مدیریتی در کار وجود داشته است. من مانند بسیاری دیگر از هموطنان نمی خواهم در مقام قضاوت بنشینم و رای به وقوع عملی کیفری صادر کنم.

خدمات دلالی یا کارآفرینی؟
بنظرم یک نکته بسیار مهم در این ماجرا وجود دارد. مجریان این داستان تاکنون عذرخواهی نکرده اند. هیچ پیامی از طرف آنها ندیدم که سر سوزنی اشتباه از سوی خود را پذیرفته باشند. گویا انها تلاش می کنند بجای دلجویی از مردم، خشم و ناراحتی انها را به سمتی دیگر بکشانند. این همان تفاوت اصلی کارآفرینان و دلالها است که اینجا خودنمایی می کند.
پارادکسی که به آن گرفتار امده ایم این است که گرجستان گویا مایل است کارآفرینان ایرانی را جذب کند ولی گروهی تلاش می کنند که جامعه روزمر گرا از ایرانیان را در این کشور ایجاد کنند.