بتازگی سفیر ایران در تفلیس اعلام کرده است که گرجستان آش دهن سوزی برای اقامت ایرانیان نیست. بنظر من این از آن حرفهایی است که باید با خط طلایی نوشته شود و بر در و دیوار شهرهای ایران نصب شود. اول باید بدانید که گفتن چنین حرفی برای یک سفیر یا دیپلمات کار آسانی نیست. افراد و گروههای زیادی هستند که به نفعشان نیست چنین واقعیتهایی به مردم گفته شود و آقای سفیر با شجاعتی که بخرج دادند باید منتظر فشارها یا زیراب زنی های این گروهها باشند. باری دانستن حق مردم است و ماه پشت ابر نمی ماند..
یکی از مشکلاتی که خود آقای سفیر به آن اشاره کرده است، نبود شغل در این کشور است. بنابر گزارش شبکه اقتصاد سیاسی، جواد قوام شهیدی در نشست مشترک اتاق بازرگانی ایران و گرجستان گفته است: «گرجستان آش دهن سوزی برای اقامت إیرانی ها نیست و مشکلات ایرانی هایی که به دنبال اقامت هستند روز به روز بیشتر می شود که از جمله این مشکلات پیدا کردن شغل در گرجستان است. »
در مورد نبود شغل در گرجستان، پیشتر در همین وبلاگ صحبت شده است. یک مشکل مهم دیگر سیاستهای بادی در مورد مهاجرت است حدود 25 سال از استقلال گرجستان می گذرد و در این مدت بیشتر از 25 بار سیاستهای کشور برای پذیرش مهاجر تغییر کرده است. هر روز یک سازی می زنند. الان که این مطلب را می نویسم برای بار اول به اکثر افراد اقامت 6 ماهه میدهند. یعنی پس از کلی دنگ و فنگ برای ثبت کردن شرکت، گرفتن کد مالیاتی، افتتاح حساب و سایر کارهایی که برای گرفتن اقامت ضروری است، یک پروانه اقامت 6 ماهه صادر می شود. 6 ماه بعد و هنگام تمدید اقامت هم خدا داند که چه بامبولی در خواهند آورد. جالب است بدانید که 5 سال پیش، اگر موجودی شرکت شما بیش از 15 هزار دلار میبود، برایتان اقامت 5 ساله صادر میشد. 3 سال پیش ، گرجستان به ایرانیان پروانه اقامت نمیداد. 1 سال پیش اقامتهای بار اول یکساله صادر میشد و بار دوم 5 ساله. خلاصه در توصیف اوضاع بهتر است تنها بگوییم هر روز یک سازی می زنند.
عدم ارائه خدمات بانکی نیز از مشکلات مهم ایرانیان در گرجستان است. حسابهای بانکی ایرانیان در گرجستان داخلی است و در تحارت و مبادلات بین المللی بکار نمی آید.
یک مشکل مهم دیگر که ساختاری است، عدم آشنایی مردم گرجستان با زبان انگلیسی یا زبانهای بین المللی دیگر است. در گذشته زبان روسی در این کشور رسمیت داشت و خارجیها می توانستند با یادگیری زبان روسی هم گلیم خود را در گرجستان از آب بیرون بکشند و هم اینکه یک زبان بین المللی بیاموزند. حالا روسی از گردونه خارج شده و زبان انگلیسی رسمی شده است اما اکثر مردم انگلیسی نمی دانند ! زبان گرجی هم که آنقدر در جهان نفوذ و اهمیت ندارد که یک خارجی عادی (نه دارای علایق خاص یا پژوهشگر) بخواهد برای یادگیری آن زمان صرف کند. اگر گرجستان به خارجی ها شهروندی یا تابعیت میداد، یادگیری زبان گرجی توجیهی داشت ولی سیاست دولت کنونی گرجستان این است که غیراروپایی ها شهروند گرجستان نشوند. بنابراین شما در گرجستان همیشه مهمان خواهید بود، با این حساب فکر نمی کنم برای بسیاری انگیزه چندانی باقی بماند که بخواهند زبان گرجی یاد بگیرند.
به فهرست مشکلات خارجی ها در گرجستان باز هم می توان افزود، برای طولانی نشدن پست، ادامه این بحث را می گذارم برای آینده البته اگر مطالب گذشته این وبلاگ را نیز مرور کنید، خیلی چیزها دستگیرتان خواهد شد.