گرجستان مقصد جدید دردمندان ایرانی

از روزی که اعلام شد دوباره گرجستان واسه ایرانی ها لغو ویزا کرده، بعد از چند سال دوباره آرامش منطقه داره بهم بریزه. دیروز حوالی غروب یک بنده خدا باهام تماس گرفته، میگه ایرانی هستم، تازه اومدم گرجستان و میخوام خیلی زود شما رو ببینم . بهش گفتم، بذار برای فردا، اصرار که نه آقا امروز. با خودم گفتم، لابد یک موضوع اورزانسی پیش آمده، مثلن خانمش داره میزاد یا بچه اش اسهال گرفته و نمیدونه کجا باید بره. ازش پرسیدم، کسی باهاتون هست؟ گفت، تنهام. گفتم میتونی راه بری، حالت خوبه؟ گفت آره. دیگه کارهایی که داشتم یادم رفت و کنجکاو شدم ببینم قضیه چیه آخه. گفتم یک تاکسی بگیر، گوشی رو بده راننده تا بهش آدرس بدم، بیارتت دفتر.
در اولین برخورد، دیدم یک آدم تنومند و بظاهر سرحال مقابلم ظاهر شد.  بعد از احوالپرسی و  تشریفات اولیه شروع به صحبت کرد:
- راستش من تازه با اتوبوس از ایران رسیدم و  همین الان از ترمینال میام. می خواستم ببینم ، شما می تونی کمک کنی کاری اینجا پیدا کنم. هر کاری باشه، فرق نداره، حاضرم توالت هم بشورم.
- وقت بهتری نمیشد، تماس بگیری در این مورد صحبت کنیم؟ من که بشما گفته بودم الان گرفتارم.
- خدا از بزرگی کمتون نکنه، من پول خیلی کمی دارم. اگه امشب هم واسم کار پیدا کنی، میریم سرکار. ترجیحن جای خواب هم داشته باشن.
کلی توضیح و نصیحت نثارش کردم و بنده خدا، امروز رفت ترمینال که برگرده ایران. بچه کرمانشاه بود و دیشب رو فرستادمش در یک خوابگاه 10 دلاری.
متاسفانه بنظر میاد، اطلاعات برخی از هموطنان ما در مورد کشورهای اطراف بسیار کمه. سایتها و سایر رسانه های هم که پر شده از  مطالبی درباره تور و جاهای دیدنی. منم  که با این وبلاگ داغون نمیتونم، کل مردم ایران رو آگاه کنم. خدا بخیر بگذرونه ً!