گرجستان

گرجستان

ایرانیان در گرجستان
گرجستان

گرجستان

ایرانیان در گرجستان

بنگاههای تن فروشی ایرانی

گسترده ترین بنگاههای تن فروشی ایرانیان در تفلیس در پوشش نام کلوپ شبانه یا دیسکوتک فعالیت میکنند.

دیسکوی ایرانی
دیسکو در واقع نوعی موسیقی است برای رقصیدن و دیسکوتک هم جایی که میشود موسیقی دیسکو شنید و رقصید. در فارسی گاهی دیسکوتک به اختصار دیسکو نیز نامیده میشود. حالا چرا دارم این تعریفها را اینجا یاداوری میکنم؟ بخاطر اینکه واژه دیسکو در میان گروهی از ایرانیان گرجستان معنای دیگری پیدا کرده و ممکن است معنی قدیمی این واژه ها از یاد برخی رفته باشد. این اماکن از نظر ظاهر شبیه دیسکو یا مانند کاباره هستند اما کمتر کسی ممکن است تنها بخاطر گوش دادن موزیک یا رقصیدن به این محلها برود. در درجه اول اینجاها پاتوق روسپی ها شده است چون مشتریان خوبی میتوانند پیدا کنند. به ظاهر همه چیز ساده است، آقایانی از روسپی ها دعوت میکنند که دور میزشان بنشینند، روسپی پس از ارائه سفارش نوشیدنی یا حتا خوراکی به گارسون، درباره قیمت خودش با آقا صحبت میکند و اگر توافق حاصل شد بعد از ختم جلسه جهت سرویس دهی به اقامتگاه آقا میرود. چه توافق حاصل بشود یا نشود، پرداخت صورتحساب میز با آقا است در ضمن اگر هم توافق حاصل شود هیچ تضمینی وجود ندارد که روسپی قرار را فسخ نکند و به پیشنهاد با رقم بالاتر از جانب شخصی دیگری یا به یک مشتری دائمی جواب رد بدهد. بنابراین ممکن است همه زحمات و هزینه های صرف شده توسط آقا بهدر برود. این نکته هم مهم است که جماعت روسپی در این اماکن آقایانی را که بر روی میزشان تنها سفارش مختصری است و خرج کن بنظر نمیرسند را تحویل نمیگیرند. بنابراین یک شغل دیگر در این اماکن ایجاد شده است، واسطه هایی که بدون زحمت یکی از روسپیان مورد نظر آقا را با تضمین برای او مهیا میکنند و صد البته در این موارد مبلغ پرداختی بالاتر از معمول خواهد بود.
تا جاییکه من اطلاع دارم، بنیانگذار این مدل تن فروشی در گرجستان یک شهروند ترکیه بود بنام مرات Morat که چندین سالی است دار فانی را وداع گفته است. او با نام رستورانهای ترکی این صنعت را وارد گرجستان کرد. رستورانهای ترکی شبانه در میان ایرانیان به ترکیش بار معروف بودند. با درگذشت مرات راه او ادامه یافت و ترکیش بارهای متعددی در شهر تفلیس و حتا در باتومی ایجاد شدند. اکثر زنانی که آن سالها به ترکیش بار میرفتند افراد بی سرپرستی بودند که فرزند خردسال داشتند و برای امرار معاش آنهم در اوضاع خراب اقتصادی آن سالها چاره ای جز تن فروشی نداشتند، من با بسیاری از این زنان ملاقات و گفتگو داشتم. میگفتند اگر شغلی یا سرپرستی پیدا کنیم هرگز به اینکار تن نمیدهیم اگر فرزند نداشتیم حاضر بودیم از گرسنگی بمیریم ولی از این طریق امرار معاش نکنیم . اما نسل جدید روسپیهای گرجستان که برخی دستپرورده نسل گذشته هستند داستانهای مفصل تری دارند و من کمی تا قسمتی در مورد آنها اطلاع دارم اما فعلن موضوع در مورد نسل جدید بنگاههای تن فروشی است.
محل اقامت با خدمات ویژه
نزدیک ساختمان با شکوه پارلمان در خیابان روستاولی قدم میزنم ، در حال پاسخگویی به تلفنی از ایران به موبایلم هستم پس فارسی حرف میزنم. پس از پایان مکالمه جوانی نزد من میاید و می پرسد: شما ایرانی هستید؟
- بله، من ایرانی هستم.
- اگر خانه یا هتل یا راهنما نیاز داشتید، در خدمت شما هستم.
- نه، من مقیم گرجستان هستم و به این خدمات نیاز ندارم.
- پس کارت ما را داشته باشید، اگر خودتان یا مهمانتان نیاز به خانم داشت با ما تماس بگیرید.
- شرایطش چه جوریه؟
- زنگ بزنید، لااقل 3 نفر رو میفرستیم. هر کدوم رو خواستید بردارید، ساعتی 100 لاری، هر کسی رو هم نخواستید 10 لاری بهش پول تاکسی بدهید. همه جور هیکل، قد و رنگ دارم اگر از قبل بهم بگویید چی میخواهید، امکان نداره لااقل یکیشون رو نپسندید.
تا بحال چند ایرانی هم به دفتر من آمده اند و با ارائه کارت ویزیت گفته اند که اقامتگاه برای اسکان گردشگران در اختیار دارند و تاکید کرده اند که خدمات مرتبط با روسپیگری را نیز در اقامتگاه خود ارائه میکنند.
بیایید شفاف سازی کنیم
قصد من از این نوشته این نیست که هموطنان اینکاره را مورد شماتت قرار دهم.من آموزگار علم اخلاق نیستم. اگر برای خدماتی تقاضای کافی وجود نداشته باشد، افراد روی آن سرمایه گذاری نمی کنند. موضوع اینست که جریانات باید شفاف و روشن بشود. در مواردی خانواده های گردشگر ایرانی بدون اطلاع از فضای حاکم بر این باصطلاح دیسکوها وارد این اماکن شده اند تا به خیال خودشان ساعاتی را به شادمانی و پایکوبی بگذرانند. والدینی بوده اند که فرزندان خود را برای راهنمایی و مشاوره تحصیلی به دفاتری سپرده اند که منبع اصلی درآمد آنها از راه شغل واسطه گری در تن فروشی بوده است. از سوی دیگر من ایمیلهای زیادی دریافت میکنم که افراد در آن در مورد محلهای دسترسی به روسپی ها در گرجستان سئوال میکنند، برخی حتا از ایران به تلفن همراه من زنگ میزنند و در مورد این موضوعات سئوال میکنند.
اگر شفاف سازی صورت بگیرد و بقول معروف روشن شود که چه کسی اینکاره است، بنظرم زیانها به حداقل میرسد. من با نوشتن این مطلب گام اول را در این مسیر برداشتم، اگر دوستانی با من همفکر باشند گامهای بعدی نیز برداشته خواهد شد.

به کانال تلگرامی اخبار گرجستان بپیوندید

نظرات 110 + ارسال نظر
دختر شنبه 19 بهمن 1398 ساعت 18:10

چرا شما پسرا هرزه و آشغالید که فقط حواستون به پایین تنه هست !!! دست از کون گشادی بردارین برید سرکار یه عشق انتخاب کنید و ازدواج کنید !!! انقدر خودتونو جر میدین که برین با زنای خراب بخوابید !!!! خاک بر سرتون !!! آخر دست یه زن هرزه دچارتون میشه که بعد مهریه میزاره اجرا ... هرشبم میره پیش یکی!!!!! شما حقتونه !!!! امیدوارم تموم مردای هرزه یا معتاد بشند یا ایدز بگیرند بمیرند !!! که خدا رو شکر روز به روز داره این اتفاق میفته !!!

ناشناس سه‌شنبه 17 تیر 1399 ساعت 00:49

واقعامتاسف شدم برای کسانی که به سفرگناه میرن.یعنی میرن تااین کثافت کاریها روانجام بدن.خداوندبرای هرچیزی راه درستش روقرارداد،حیف نیست انسان جوانیش روتوی این راههای کثیف خرج کنه.من واقعا باورم نمیشه ایرانیان توگرجستان اینجوریند.ازشیعه ی علی بن ابیطالب بسیاربعیده .

نیما09338063201 سه‌شنبه 9 آذر 1400 ساعت 19:15

من قصد دارم یه بار برم تفلیس اونم برای گردش نه برای...س...اگرخانمی که تجربه خارج رفتن داره ومیتونه یه یاربامن باشه خوشحال میشم باهاش آشناشم وهماهنگ شیم بریم

جمال چهارشنبه 18 اسفند 1400 ساعت 19:10

نیاز جنسی نباید سرکوب بشه از طرفی در کشور ما به علت عدم وجود چنین جاهایی .جوانان ایرانی در بحرانی ترین دوره زندگی و طغیان شهوت مجبور به دفع این غریزه هستند عده کمی سرکوب میکنند و کلی مشکل روانی پیدا میکنند.امکان ازدواج هم زیر صفره ماشاالله
پس با دروغ و نیرنگ و عاشقی های ساختگی دختر معصومی را بدبخت میکنند که نتیجه نبود مکان قانونی برای ارضاء شدنه.و یا پول کلان خرج کنند تا به کشورهای خارجی سفر کنند و این مشکلات تجربه کنند.علم طب میگه نیروی جنسی باید ارضاء بشه تا روان انسان به ارامش برسه اما عرف میگه باید یا ازدواج کنی و یا سرکوب کنی و مهار و کنترل ..که برای همه ممکن نیست.ازدواج هم نتیجه ای جز بدبختی دختر و بدهکاری و مهریه برای پسر نداره.اونا که قانون وضع میکردند بفکر دخترانی که با نیرنگ و فریب و دروغهای رنگی و عشق دروغ به دام شیطان صفتان میافتند و عفتشان لکه دار میشود و بدبختی و خودکشی و انحراف اخلاقی بدنبال داره.کاش قانون نویس به اینجاش هم فکری میکردند

مسعود پنج‌شنبه 26 اسفند 1400 ساعت 21:25

جیگر جون ...اقایه مهاجر زرت مفت نزن ... ایرانیها خرابکاری میکنن ... تو خودت هم اونجایی نون تن فروشی میخوری ... این بنده خدا میگه در دیسکوها این خبرهاست ومثل کنسرت و دیسکو هایه ایرانی نیست ... خانواده ها خیلی باید کلاسشون در خور باشه ... اگر اومدی بازنت برقصی و بچه ... اقایانی اونجا نشستن اشتب میگیرن و مگر لوکس باشی مرد با یه زن و زنش با دیگری ... احساس هم بکنن پول داری و ناموس داری گوشتو میبرن ... این و بگو اگه زنی گم شد و کنار خیابان بیهوش ومست افتاد و پیدا شد پلیس رسیدگی میکنه ... اگه دخترت رو دزدین کسی رسیدگی میکنه ... یا سیستم معافیا هست .... تازه بری سفارت اونوقت چکار میکنه سفارت ...

Mohamad چهارشنبه 25 خرداد 1401 ساعت 12:01

با سلام
بچه ها بنظرتون انتالیا بهتره با تفلیس

سهرام دوشنبه 21 شهریور 1401 ساعت 13:42

سلام . خوبید .

ماهان سه‌شنبه 29 آذر 1401 ساعت 01:25

مشکل ما ایرانیا بلد نبودن زبان هست، اگر کمی زبان بلد باشیم نیاز نیست بریم تو دیسکو ایرانی تا گوش بری کنن، اینو بدونید همیشه آدم از خودی ضربه میخوره، ولی در کل کشورهای ارمنستان و گرجستان به دلیل ضعف اقتصادی دنبال گوش بری هستن، مخصوصا ارمنستان

ابی پنج‌شنبه 11 اسفند 1401 ساعت 19:30

بابا حیف ایران خودمون

محمدرضا دوشنبه 28 فروردین 1402 ساعت 13:14

شمارتو بفرس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد